صدای بورس _ساره صابری، مطالعه روندهای تاریخی بازار سرمایه نشان می دهد شاه کلید بازدهی بازار سرمایه متاثر از رشد نرخ ارز بوده است.
فرامرز اتباعی، استاد دانشگاه و کارشناس بازار سرمایه در گفتو گو با صدای بورس ضمن بیان مطالب بالا افزود: رشد بورس در اواخر دهه ۷۰ و اوایل ۸۰ چه در سالهای ۹۱-۹۲ و چه در سالهای ۹۷-۹۹ محصول کاهش ارزش پول ملی بوده که بصورت هیجانی در بازار سرمایه متبلور شده و نهایتا بازار سهام را برنده تمام بازارهای دارایی در سیکلهای تورمی کرده است.
وی علت رشد شاخص در این شرایط را حاشیه سود شرکت ها دانست و گفت: حاشیه سود شرکتها متاثر از رشد بیشتر فروش نسبت به هزینه ها بیشتر شده و سود شرکتها به صورت اهرمی (بیشتر از رشد فروش) بزرگ می شود، همچنین به علت هجوم سرمایه ها به سمت بورس نسبت P/E هم به سمت اعداد بالا حرکت می کند.
در دوره های ثبات نرخ ارز شاخص هیچ گاه از سقف های تاریخی خود عبور نکرده و در غیاب قیمت دلار نتوانسته از سقف های تاریخی اش، فاصله چندانی بگیرد. در واقع آنچه رشد بورس را سرعت می بخشد بیش از آنکه مفاهیم رشد اقتصادی یا رشد کامادیتیها باشد، قیمت دلار است.
این استاد دانشگاه در ادامه گفت: موارد ذکر شده در جهش ارزی اخیر(بین سالهای ۹۷ تا نیمه ۹۹) به مراتب شدیدتر رخ داد، از این رو با بازدهی ۲۰ برابری شاخص بورس در کنار رشد ۸ برابری قیمت ارز تا نیمه اول ۹۹ روبرو بوده و نسبت های P/E رکوردهای تاریخی جدید در بازار سرمایه ثبت کرده است، در حالیکه قیمتهای موجود در بازار سهام، تنها متاثر از انتظارات تورمی بالا یا شبه ونزوئلایی شدن قیمتها را توجیه می کرد که البته بعد از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا این انتظارات تعدیل شد.
وی ادامه داد: در این راستا باید عنوان کرد که مدل ورود مردم به بازار سرمایه در دوره رونق تورمی نسبتا طولانی اخیر (از ابتدای سال ۹۷) از طریق شبکهای بین مردم رواج پیدا کرد و با تشویق دولت دوازدهم این ورود سرمایه ها شدت یافت، اما این گروه از افراد عمدتا مستقیم و بدون آموزش وارد بازار سرمایه شدند که تقریبا هیچ درکی از ارزشگذاری شرکتها نداشته و فقط نظاره گر رشد قیمت سهام بودند. روند تبدیل شبه پول به پول در سیستم بانکی با حرکت پول های خرد از سپرده های بانکی به سمت بازار سرمایه، در کنار حرکت پول های درشت و فوق درشت بازار سرمایه به سمت بازارهای جایگزین، القای ابر تورم انتظاری در بازارها در نیمه نخست سال ۹۹ را به دنبال داشت.
اتباعی با تاکید بر اینکه در چنین شرایطی تورم انتظاری به کل جامعه تسریع یافته شد، افزود: بعد از اینکه ورود پول های جدید توان مقابله با عرضه سهام موجود را پیدا نکرد، بازار سهام شروع به ریزش کرد. در ادامه با معکوس شدن انتظارات تورمی و برهم خوردن این بازی شبه پانزی، بازاری که بیشتر از همه آسیب دید بازار سرمایه بود. چرا که مردم درکی از سهام به عنوان مالکیت شرکت های سودآور نداشته و فقط شاهد یک دارایی مجازی بودند که هر روز در آن سرمایه هایشان آب می شد.
این فعال بازار سرمایه در ادامه اعلام کرد: در چنین شرایطی چون مانند دیگر بازارها از جمله زمین ، ساختمان و خودرو شاهد تجسم آن نبودند و بورس را تنها راهی برای رسیدن به آرزوهای خود (همین زمین و ساختمان و اتومبیل گران دست نیافتنی تر) می دیدند، تنها فرار را بر قرار ترجیح دادند که با شروع ریزش بازار از مرداد ماه ۹۹ انتظارات کاملا معکوس شد. از سویی دولت با القای کاهش قیمت ارز به زیر ۱۵ هزار تومان و از سوی دیگر مجلس نیز با موضوع قیمت گذاری دستوری در بورس کالا مزید بر علت شدند. به طوری که رشد ۵ برابری قیمت انرژی صنایع، در عین رشد ۴۰-۵۰ درصدی قیمت کامادیتی ها رخ داد و در مقابل ترس و عدم اطمینان از سرمایه گذاری در بازار سرمایه ، خروج پول را ادامه دار کرد.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه در این زمان روایت اصلی کاهش ارزش دلار به ۱۵ هزار تومان نیز عمدتا تاثیر منفی در بازار سرمایه داشت، اعلام کرد: هر چند بعد از عدم نتیجه مذاکرات وین و رفع تحریم ها تا حدودی این روند معکوس شد.
وی افزود: حال مشاهده می شود که بخش عمده ای از چشم انداز اقتصادی کشور به مذاکرات گره خورده است اما از سال ۹۷ با خروج ترامپ از برجام، شاهد کاهش شدید فروش نفت و رشد ۸ برابری نرخ ارز و در نهایت تورمی در محدوده ۳۵ درصد در این سه سال گذشته بودیم. همچنین رشد نقدینگی از ۲۵ درصد (متوسط ۴۰ ساله گذشته) به حدود ۴۰ درصد رسیده است. یکی از متغیرهای تعیین کننده در نرخ ارز، نوسانات درآمدهای ارزی صادرات نفت است.
اتباعی ادامه داد: در همین راستا در صورت به نتیجه رسیدن مذاکرات وین با افزایش صادرات نفت، هم درآمدهای ارزی افزایش پیدا می کند و هم با افت قابل توجه کسری بودجه دولت، رشد پایه پولی و نقدینگی کاهش می یابد. به عبارتی دیگر هر میزان تاخیر در توافق، منجر به صادرات کمتر نفت و در نتیجه کاهش عرضه دلار و افزایش سرعت رشد نقدینگی خواهد شد که از دو طرف بر نرخ ارز فشار وارد می کنند. در حال حاضر نیز، با انتخاب و مستقر شدن کابینه جدید، به نظر می رسد رویکرد دولت، بیشتر بر توانمندی داخلی بوده و اعتقاد کمتری به امتیاز دهی جهت رفع تحریم ها دارد.
این کارشناس بازار سرمایه معتقد است با توجه به تناقض در وعده های تیم اقتصادی دولت و بدبینی فعالان اقتصادی نسبت به رویکرد سیاسی و اقتصادی دولت، رشد قیمتی در بازارهای مختلف قابل مشاهده خواهد بود. بنابراین شاهد آن هستیم که ظرف چند هفته اخیر دلار از محدوده ۲۴ هزار تومان به حدود ۲۸ هزار تومان رسید و بازار سرمایه نیز، تقریبا متناسب با آن رشد کرده است.
او با تاکید بر اینکه برخی از صنایع و شرکت های بزرگ، متاثر از رشد نرخ ارز و افزایش قیمت های جهانی، بالاتر از محدوده شاخص دو میلیون و برخی دیگر نیز تا ۵۰ درصد پایینتر از محدوده شاخص دو میلیون قرار دارند، افزود: در نهایت به نظر می رسد تئوری قیمت های نسبی بر بازار حاکم خواهد شد و با توجه به رشدهای اخیر سهام شرکت های بزرگ، در صورت ورود نقدینگی به بازار، احتمالا شاهد رشد سهام شرکت های کوچک و نهایتا شاخص هم وزن خواهیم بود.
اتباعی در پایان خاطرنشان کرد: از آنجایی که همه افراد جامعه، با هر میزان سرمایه، می توانند از ظرفیت های موجود در بازار سرمایه استفاده کرده و با توجه به انتظارات تورمی موجود، به نوعی از طریق سرمایه گذاری در بورس، تورم را پوشش دهند انتظار شدت گرفتن ورود پول حقیقی در آینده به بازار سهام جدی است. در شرایط تورمی نیز همانند گذشته بازدهی بازار سهام نسبت به سایر بازارها بیشتر می شود.به این ترتیب می توان به بازپس گرفتن مجدد قله ۲میلیون واحدی توسط شاخص کل بورس امیدوار بود.
از آنجایی که دو عامل مهم دیگر اثر گذار بر روند بازار سرمایه «نرخ بهره» (نرخ سود اوراق مشارکت دولتی) و «قیمت جهانی کامودیتی ها» خواهند بود، در صورتی که رویکرد انقباض پولی و مالی بر دولت حاکم شود و نرخ بهره در بازار روند افزایشی پیدا کند و در کنار آن چشم انداز دستیابی به توافق و رفع تحریم ها در کوتاه مدت بر اقتصاد حاکم شود، احتمالا در کوتاه مدت فضای تورم انتظاری به ثبات و تعدیل قیمتها تغییر خواهد کرد.
نظر شما